مباني و اصول كارتوگرافي ( cartography)
فهرست مطالب :
» مقياس (Scale)
» سيستم تصوير(Map Projection)
» جنراليزه کردن (Generalization)
» طراحي (Design)
» ترسيم و توليد (Map Produce)
» انواع کارتوگرافي
» نقش کارتوگرافي در تهيه نقشه
» اهميتکارتوگرافي
» تحول در کارتوگرافي
» علل تغيير آهسته کارتوگرافها طي زمان
» آينده کارتوگرافي
مباني و اصول كارتوگرافي
کارتوگرافي به صورت سنتي بعنوان علم و هنر ترسيم نقشه تعريف شده است. نقشه ها بصورت سنتي بوسيله مداد و کاغذ ترسيم ميشدند ولي گسترش و مزاياي کامپيوترها، کارتوگرافيرا متحول کرده است. بيشتر نقشه هاي کيفي _ تجاري هم اکنون توسط نرمافزارهاي نقشهکشي از انواعCAD,GIS و ديگر نرم افزارهاي خاص کارتوگرافي مي باشد، تهيه مي گردندکه اين عمل خود باعث استفاده موثر از تصاوير دورسنجي و GIS (سيستم هاي اطلاعاتجغرافيايي) مي گردد.
نقشه هاابزارهاي بصري(Visual) دادههاي مکاني هستند. دادههاي مکاني خود از اندازه گيريهاحاصل شده و در پايگاههاي داده براي مقاصد متنوعي نگهداري ميشوند. امروزه روندتهيه نقشهها به سمت کنار گذاشتن روشهاي آنالوگ تهيه نقشه و حرکت در جهت ايجاد وگسترش روشهاي ديناميکي ميباشد که ميتوانند نقشه ها را بصورت رقوميدرآورند.
کارتوگرافي را به صورت مختصر هنر، علم و تکنولوژي ساختن نقشه اززمين و يا ساير کرات آسماني تعريف مينمايند. ولي معني واقعي کارتوگرافي چيزي بيشاز اين بوده و شامل ساختن(ثبت دادههاي مکاني بر روي نقشه ها)، مطالعه و حتيروشهاي استفاده از نقشه هاست. در دنياي امروز کارتوگرافي بسيار گستردهتر از نمايشمرزهاي سياسي،خط سير ترابري و حمل و نقل مي باشد.
لازم به ذکر است،قديميترين نقشههاي شناخته شده متعلق به پنج هزار سال قبل است. نقشه ها با روش هاو کاربردهاي علمي به صورت فزايندهاي در قرون 17، 18و 19 ميلادي گسترش يافتند. بسياري از کشورها تحت پوشش برنامههاي نقشهبرداري بين المللي قرار دارند. تا قبلاز جنگ جهاني دوم بسياري از کشورها داراي اطلاعات بسيار کمي در خصوص ترسيم نقشههايمناطق مختلف بودند. بعد از پديدار شدن سيستمهاي اطلاعات جغرافيايي(GIS) در دهههاي 1980-1970 تغييرات بسيار زيادي در الگوهاي کارتوگرافي سنتي پديد آمد.
اصول کارتوگرافي:
اصول کارتوگرافي طبق نظر رابينسون(Robinson) به شرح زير ميباشد:
الف) مقياس (Scale) / سيستم تصوير(Map Projection) / جنراليزه کردن (Generalization).
ب) طراحي (Design) / ترسيم و توليد(Map Produce).
مقياس (Scale):
کليه نقشهها از واقعيت کوچکترند، پس اولين تصميم کارتوگرافبه تعيين نسبيت(ابعاد) بين واقعيت و نقشه اختصاص مييابد. اين نسبت، اصطلاحا مقياسخوانده مي شود.
سيستم تصوير(Map Projection) :
نقشهها به طور کلينشاندهنده وضع نسبي ابعاد پديدهها هستند. سه مشخصه پديدههاي فضايي عبارتند از: طول، عرض وارتفاع. بدين ترتيب يکي از اهداف کارتوگراف بهره گيري از تصويري است کهبوسيله آن بتوان ابعاد سه گانه سطح کروي را روي سطح مسطح منتقل نمود. البته اينانتقال باعث ايجاد تغييرات اجتناب ناپذيري در جهت، فاصله، مساحت و شکل مي گردد. فرايند انتقال سطح کروي برسطح مسطح، اصطلاحا بنام "سيستم تصوير نقشه" معروف است. اين سيستم بايد براي تمام نقشه ها انتخاب گردد. به علاوه هر نقشه داراي سيستممختصات مبنايي است که به شبکه مختصات صفحهاي موسوم است.
نشاندهنده سيستم تصويري UTM است كه جهان را به 60 زون تقسيم ميكند
شکل فوق نشاندهندهسيستم تصويري UTM است كه جهان را به 60 زون تقسيم ميكند.
جنراليزه کردن (Generalization):
جنراليزه کردن يا خلاصه نمودن اطلاعات يکي از مشکلترينعمليات کارتوگرافي محسوب مي شود. واقعيتهاي موجود در نقشه، در مواقع ضروري بايدساده گردند و اطلاعات لازم بايد طوري نشان داده شود که در رابطه با هدف نقشه از نظرتصويري و نمايش، کم و بيش مورد تاکيد قرار گيرند. اطلاعات آماري موجود در نقشه نيزبايد به نحوي خلاصه و پرورانده شود که نمايانگر ويژگي اصلي اطلاعات باشند.
سيستم نرماليزه کردن جهاني
تصوير فوق سيستم نرماليزه کردن جهاني را نمايش مي دهد(Nominal Or Generationg Globe)
طراحي (Design):
اين قسمت از کار شامل مراحل مختلفي است. تصميمگيري در موردروشهاي نمايش، اندازه و نوع حروف، ضخامت خطوط، رنگ و سايه روشن، علائم، راهنماينقشه و ايجاد هماهنگيهاي لازم بين عناصر مختلف گرافيکي از جمله مراحل فوقاست.
ترسيم و توليد (Map Produce):
در قديم رسم بر اين بود که نقشه با مرکب و قلم ترسيم ميشد. توسعه و تکامل روش ترسيم اسکرايبينگ (scribing)، اختراع کاغذ هاي پلاستيک، فيلمهايعکاسي، روشهاي چاپ نمونه و ساير عمليات فني باعث گرديده که دو مرحله ساختن، توليدو چاپ نقشه طوري به هم آميخته گردند که فکر تفکيک آنها از هم غير ممکن گردد.
نقشهها ابزارهاي اوليه نمايش ارتباطات مکاني بوده بنابراين اسناد بسيار مهميهستند. چند عنصر کليدي براي تهيه نقشهها وجود دارد که به بيننده در درک بهترارتباطات نقشه، کمک مي کند. اين عناصر کليدي عبارتند از:
1) چهارچوب يا قالبدادهها (Data Frame):
چهارچوب داده بخشي از نقشه است که بصورت لايههاي دادهنمايش داده ميشود. اين بخش مهمترين قسمت نقشه است. در مثال آورده شده، چهارچوبدادهها در برگيرنده اطلاعات مربوط به مرزهاي سياسي ايران در خاورميانهميباشد.
2) راهنماي نقشه (Legend):
راهنما، رمز گشاي چهارچوب دادههادر نقشه است. بنابراين بصورت متداول به عنوان کليد معرفي ميشود. توضيح جزئيات هررنگ، بصورت نماد يا رده بندي در اين بخش توضيح داده ميشود. در راهنماي زير،واحدهاي سنگشناسي نقشه در قسمتهاي مختلف بوسيله رنگهاي متفاوت تقسيم بندي شده ونشان ميدهد هر رنگ مربوط به کدام واحد زمينشناسي بوده و داراي چه سني ميباشد. بدون اين راهنما، رنگها هيچ مفهومي براي بيننده نخواهد داشت. راهنما به بينندهاطلاع ميدهد که بيشترين و کمترين تمرکز جمعيت در کدام مناطق ايران وجوددارد.
3) موضوع (Titel) :
موضوع بسيار مهم است، چرا که توضيحي فوري ومختصر درباره شرح نقشه به بيننده ميدهد. عنوان، به سرعت موضوعي که بر اساس آن نقشهتهيه شده و موقعيت دادهها را اطلاع ميدهد. در مثال آورده شده موضوع نقشه "ذخايرمعدني در برگه ميامي" ميباشد.
4) جهت شمال(North Arrow) :
هدف اين علامت يا نشانه مشخص نمودن جهاتجغرافيايي است و به بيننده امکان ميدهد نقشه را بر اساس شمال جغرافيايي توجيهنمايد. بيشتر نقشهها جهت شمال را در بالاي صفحه نشانميدهند.
5) مقياس(Scale) :
مقياس ارتباط بين قالب دادهها با اندازههاي آنها، در دنيايواقعي را شرح ميدهد. انتخاب مقياس از اهميت ويژهاي برخوردار است، زيرا مقياس باعثايجاد فضايي در نقشه ميگردد که در آن قسمتي از واقعيتها به صورت خلاصه گنجاندهميشود.
مقياس در حقيقت توصيف يک نسبيت است که ممکن است واحد به واحد يا ازيک واحد اندازه گيري به يک واحد ديگر نشان داده شود. بنابراين مقياس 1:10000 نشانمي دهد هر واحد از نقشه معرف 10000 واحد از دنياي واقعي است. به عنوان مثال: 1:10000 با واحد اينچ بدين معني است که هر واحد نقشه مساوي با 10000 اينچ در دنيايواقعي ميباشد. روش دوم براي نمايش مقياس، مقايسه با ديگر انواع واحدها است. برايمثال:1:100 بدين معناست که هر واحد اندازه بر روي نقشه 100 فوت در جهان واقعي است. اين نسبت همان 1:1200(1فوت=12 اينچ) است. علاوه بر موارد گفته شده، نسبت ميتواندبصورت گرافيکي در فرم Scale Bar مقياس خطي نيز قرار گيرد. همچنين نقشههايي کهمقياس ندارند بايد داراي نشان N.T.S باشند که به مفهوم "مقياس نشده است" ميباشد.
در شکل فوق مقياس خطي بر اساس کيلومتر تقسيمبندي گرديده است.
6) رونگاشت:(Citation)
اين بخش از نقشه اطلاعات مهمي را شامل ميشود(Meta Data). در اين قسمت از نقشه، توضيحاتي درباره منبع و مبلغ، اطلاعات پروژه و هرگونهتوصيفي که مورد نياز است، جاي ميگيرد. درمثال زير، رونگاشت، منبع و تاريخ دادههارا مشخص مي کند. رونگاشت به بيننده کمک ميکند تا استفاده از نقشه را براي اهدافخويش تعيين نمايد.
7) مرزها(Border) :
قرارگيري مرزها در نقشه به محصور کردن تمام عناصر نقشهکمک مينمايد. به علاوه، مرزهاي داخلي، عناصر نقشه را طبقهبندي مينمايد. مرزهاهمچنين حدود خارجي نقشه را معين ميکنند.
8) تصوير کلي نقشه(Overview map) :
تمرکز بر روي يک ناحيه، نمايي کلي از منطقه به خصوص براي جهت يابيبينندگاني که با منطقه مورد نظر آشنا نيستند، ارائه خواهد نمود. به علاوه، اينتصوير کلي يک مفهوم بصري راجع به قرارگيري ناحيه مورد مطالعه در منطقهاي که آن راپوشش مي دهد، در اختيار بيننده قرارميدهد.
9) شبکه مدارها و نصف النهارها وخطوط راهنما (Graticules and Indexes) :
شبکهمدارها و نصف النهارها، شبکهاي است که در زير لايه چهارچوب دادهها قرار ميگيرد. اين شبکه ميتواند به صورت خطوط طول و عرض جغرافيايي قرار گرفته و به جهتگيريبيننده در نقشه کمک کند.اين خطوط راهنما، به صورت يک دسته سلولهاي قراردادي درنقشه بوده و به عنوان يک راهنماي کمکي، بيننده را در بخش خاصي از نقشه راهنماييميکنند.
البته عناصر ديگري مانند متن، نمودارها، تصاوير و ... نيز ميبايدبه نقشه اضافه شوند تا از لحاظ کارتوگرافي کامل گردد. به عنوان مثال ميتوان ازعلامتهاي اختياري(Optional Elements) نام برد.بيشتر اين نشانهها با اينکه الزامينيستند ميتوانند براي کمک به بيننده اضافهشوند.
انواع کارتوگرافي:
تکنولوژي کارتوگرافي دائما درحال تغيير است و اين تغييراتبه منظور پاسخگويي به تقاضاي نسل جديد نقشه برداران و تهيهکنندگان نقشه هاست. اولين نقشهها بصورت دستي و با قلممو روي پوست ترسيم شدند، بنابراين داراي تنوع درکيفيت و محدوديت در توزيع بودند. امروزه تجهيزات رقومي جديد، امکان صحت بيشتر وقابليت نگهداري ديجيتالي را در اختيار تهيهکننده قرارميدهد.براي درک نقشههاي پايه، کارتوگرافي به 2 دسته عمده تقسيم بندي ميشود:
1) کارتوگرافيعمومي(عام).
2) کارتوگرافي موضوعي(خاص).
3) کارتوگرافيعمومي(عام(.
نقشههاي عمومي منابع و موقعيتهاي زيادي را ارائه ميدهند وعموما به صورت سري توليد ميشوند. براي مثال: نقشههاي توپوگرافي با مقياس 1:24000سازمان زمينشناسي امريکا با نقشههاي توپوگرافي 1:50000 کانادايي قابل مقايسههستند. در حقيقت کارتوگرافي عام، هنر و فن آفرينش نقشه است که کليه مراحل تهيه نقشهيعني ژئودزي، عمليات زميني، فتوگرامتري، ترسيم و چاپ را شامل ميشود.
کارتوگرافي موضوعي(خاص):کارتوگرافي موضوعي، شامل نقشههايي با موضوعاتجغرافيايي خاص و انتقال آن به کاربران خاص مي شود و تمام مراحل بعد از برداشتزميني، فتوگرامتري يا به عبارت ديگر، اطلاعات اوليه براي تهيه نقشه را شامل ميشود. در حقيقت، اين مرحله قسمت اعظم کار تهيه نقشه محسوب مي گردد. کارهايي از قبيل تنظيمپيش نويس، ترکيب اطلاعات و استفاده از نقشهها و مدارک مربوطه، انتخاب شبکه، تعيينعلائم و نوشتهها، هماهنگي اطلاعات موجود در نقشه، طراحي اطلاعات حاشيه نقشه،انتخاب روش ترسيم، چاپ و تکثير، مراحل مختلف کارتوگرافي خاص را تشکيل ميدهد.
نقش کارتوگرافي در تهيه نقشه:
حاصل کار نقشهبرداري، چه زميني و چه هوايي،پيشنويسي است که اطلاعات مورد نظر روي آن به صورت ناقص و گنگ پياده مي شود. چنينپيشنويسي در اختيار کارتوگراف قرار ميگيرد. او با استفاده از اصول و مباني سيستمارتباطي و طراحي نقشه با دميدن روح در آن، عوارض و اطلاعات را گويا ساخته تا بهراحتي براي همگان قابل فهم گردد. در حقيقت از ديدگاه فني، کارتوگرافي مراحل پايانيکار تهيه نقشه است.
نقشهاي که بوسيله نقشه بردارن و يا فتوگرامتريستها بهکارتوگراف واگذار ميشود، مجموعهاي از نقاط ، خطوط و علائم است که قابل درک برايکليه استفاده کنندگان نيست. اين پيشنويس که اغلب به شکل مدادي است از لحاظ هندسيداراي دقت بوده، ليکن از نقطه نظر نمايشي و هنري ارزش چنداني ندارد. کارتوگرافبااطلاعاتي که در زمينه هدف نقشه و ميزان اهميت عوارض کسب ميکند مبادرت به طراحي وبرنامهريزي براي ساخت و توليد نقشه خواهد کرد. گرچه هر کدام ازمراحل کارتوگرافيجداگانه انجام مي شود، ولي طراحي کلي و برنامهريزي يا به عبارت ديگر دستورالعمل اجرايي و گردش کار کليه عمليات در ابتداي امر صورت مي گيرد.
بسته به مواردمختلف، ممکن است بعضي از مراحل عملياتي کارتوگرافي حذف يا اضافه شود. اما موضوع وهدف نقشه هرچه باشد به طور کلي عمليات کارتوگرافي شامل مراحل زير خواهد بود:انتخاب نوع و اندازه براي علائم نقطه اي، خطي و سطحي، تصميمگيري در مورد نوع واندازه اعداد و نوشته ها، تعيين رنگ براي نقشههاي رنگي يا سايه روشن براي نقشههاييک رنگ، طراحي حاشيه و راهنماي نقشه، تعيين انواع شبکه، انتخاب قطع و فرم عرضهنقشه، انتخاب تکنيکهاي ترسيم و بالاخره تصميم گيري در مورد توليد، چاپ و تکثيرنقشه.
اهميتکارتوگرافي:
-کارتوگرافي مرز بين رسم و نقشه را ترسيم ميکند.
-کارتوگرافي ميتواند در تجزيه مسائل به كار رود.
-کارتوگرافي درک بهتر پديدهها يا حالات را ممكن ميسازد.
-کارتوگرافي مفاهيم لازم براي اکتشاف را فراهمميآورد.
-کارتوگرافي مفاهيم مورد نياز اندازه گيري و نظارت را فراهم ميآورد.
-کارتوگرافي در تصميم گيري شرکت دارد.
تحول در کارتوگرافي:
-تکنولوژي، کارتوگرافي را به جلو سوق ميدهد.
-اينترنت، توزيعمحصولات کارتوگرافي را افزايش داده است.
-غير کارتوگرافها، استفاده کنندگاناصلي محصولات کارتوگرافي هستند.
-عموم جامعه متقاضي محصولات عموميکارتوگرافي ميباشند.
-کارتوگرافي موضوعي بسيار رشد يافته است.
علل تغيير آهسته کارتوگرافها طي زمان :
-روند تکنولوژي، از قابليت درکآن پيش افتاده است.
-مولفههاي نقشه با ارکان زيادي تغيير ميکنند.
-دادههاي حاصل از نتايج بدست آمده، هشدار ميدهند که ارزش کارتوگرافي در آينده کمخواهد شد.
-کاربران زيادي از محصولات کارتوگرافي سنتي پيروي نميکنند.
-عموم مردم به کارتوگرافي ارزش نمينهند.
آينده کارتوگرافي:
-توسعهاخلاق کاري، که مشوق دقت کارتوگرافي در مواجه با تنوع و افزايش تقاضاي عموميباشد.
-تحت کنترل درآوردن عناصر بصري براي استفاده در تکنولوژي جديد. همچنين، همکاري در تحقيقات، کاربردها و آموزش در زمينه کارتوگرافي.
-ايجادزمينههاي بيشتر براي استفاده از کارتوگرافي
به علم و هنر ترسیم نقشههای زمین، نقشهنگاری یا کارتوگرافی گفته میشود. این مطلب کارتوگرافی در عرصه هنر و جنگ را معرفی میکند.
در بسیاری از کشورها هنوز هم نقشه های جغرافیایی از طبقه بندی محرمانه برخوردارند. اگرچه برنامه گوگل Earth این طبقه بندی کلاسیک را بی معنا ساخته اما هنوز هم حساسیت روی نقشه ها وجود دارد در زمانهای قدیم نقشه فقط برای فرماندهان درجه اول و یا پادشاهان و رهبران تهیه می شد و محرمانه نیز نگهداری میشد.
اما امروزه نقشه به راحتی در اختیار همگان قرار دارد حتی نقشه های با مقیاسهای بسیار حساس که در آن حتی میله مرزی و یا سربازان قابل مشاهده است. در بازدید از موزه نقشههای قرون گذشته انسان ناخود آگاه در برابر شاهکار، دقت ، هنر و آراستگی نقشه نگاران باستان چنان شیفته می ماند که از هدف واقعی آنان که تقدیم نقشه به پادشاهان و امرا که قلمرو سرزمینی را اختیار اداره و دفاع از آن را بر عهده داشته است فراموش میشود.
چند سال سپری میشد تا این نقشه ها مزین می شدند به تصاویر مملو از فرشتگان کوچک شیپور نواز و ناوهای تجاری و جهازاتی که با بادبانهای برآماسیده از وزش باد، اقیانوس ها را لابلای نپتون الهه دریاها و پریانی درمینوردیدند که در جذر و مد آب ظاهر میشدند.
امروزه با کنجکاوی این طرح ها و مرزها و قاره ها را ناشیانه میبینیم در نقشه جهان آنها حتی هیچ اثری از قاره آمریکا و استرالیا و قطب جنوب نیست، اما باز هم حیرت زده می شویم که بسیاری از آنها بدون وجود ابزار ابتدایی و بدون رصد ماهواره ها، به ابعادی غالبا نادقیق اما به اشکال همانند اصل حیرت آوری را ترسیم کرده اند. مثلا نقشه جهان 1660 فلیپ ایکبرخت (Philipp Eckebrecht) اگرچه اقیانوسیه رادر زمره کره جهان در برندارد اما از نظر دقت فوق العاده است.
سازمان ملل متحد و کنفرانس یکسان سازی نامهای جغرافیایی آن در طی قطعنامه ها و یادداشت هایی پرحجم به قصد ارائه فهرست جامعی از توصیه هائی برای نقشه نگاری سرزمین ها به چاپ رسانده است. برای نمونه در آن تصریح شده است که در نقشه ها باید صحرای باختری که تا سال 1976 در تملک اسپانیا بود را با خط ممتدی از مرکش جدا کنند موضوعی که خشم مراکشی ها را بر انگیخته است.
چند نمونه از جدالهای نقشهای
روز 29 نوامبر سال 2005 حضور یک نقشه در کنار سالنی که مراسم سالگرد روز همبستگی سازمان ملل با فلسطین را برگزار می کرد منجر به یک دردسر بزرگ در مدیریت سازمان ملل شد . این نقشه که متعلق به دهه 1960 بود نقشه فلسطین بود بدون هیچ اثری از وجود اسرائیل ، جان بولتون سفیر آمریکا فردای آنروز نامه شدید اللحنی به کوفی عنان نوشت و ضمن اعتراض به وجود این نقشه علت امر را جویا شد .
در رد و بدل شدن یکسری مکاتبات میان مقامات اداری سازمان ملل و سفارت آمریکا مشخص شد که این نقشه سال ها است که در سازمان ملل قرار داشته و در سالروز همبستگی با فلسطین به نمایش گذاشته می شده است. اما آنچه امسال حساسیت برانگیز شده بود سخنان محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران بود که گفته بود اسرائیل باید از روی نقشه محو شود. سفارت آمریکا باید مطمئن می شد که نمایش این نقشه در راستای آن سخن نبوده است.
در دی ماه 1383 تندر خشم ایرانیان مقیم خارج با ارسال طوماری اعتراضی با یکصد هزار امضا از سوی فرهیختگان از یکسو و ضربه عملی تهران از سوی دیگر بر مجله بین المللی معتبر نشنال جئوگرافی که در اطلس تازه چاپ خود، به جای نام تدبیر گرانه و تاریخی «خلیج فارس»، «خلیج عربی» نوشته بود فرود آمد.
بدنبال آن مدیر رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که نظارت را بر نشریات اعمال می کند اعلام کر:"ما دیگر برای روزنامه نگاران مجله نشنال جئوگرافی روادید ورود به کشور صادر نخواهیم کرد و مادام که این اشتباه را تصحیح نکرده اند اجازه نخواهیم داد این مجله در ایران پخش شود".
سخنگوی دولت هم در کنفرانس مطبوعاتی تکرار کرد که :"ما از هویت تاریخی خلیج فارس صیانت خواهیم کرد، هیچ گونه جعل کردنی را نخواهیم پذیرفت و به اقدامات قانونی دست خواهیم زد ".
دبیرخانه سازمان ملل 7 بار بطور مکتوب توصیه کرده است که نام خلیج فارس را تنها نام معتبر این پهنه آبی می داند.
یکی از قدیمی ترین دعواهای جدی در مورد نقشه ها به دعوای ایران براى اثبات حاکمیت خود بر سه جزیره ابوموسى و تنب بزرگ و تنب کوچک است که علاوه بر استناد به اسناد تاریخى، با توجه به نقشههاى رسمى دولت انگلیس نقشههاى وزارت جنگ و وزارت دریانوردى که در سال 1888 به شاه ایران تقدیم شده بود، ناصرالدین شاه این نقشها را سند قرار داد و همچنین بعدها نیز به نقشههاى لرد کرزن در سال 1892 و نقشه وزارت هند بریتانى در سال 1897) استناد شد.
در سال ٢٠٠٢ در پراگ در پایان اجلاس بین الملل اقتصادی پیرامون مدیریت منابع آب در دو قاره پیوسته آسیا و اروپا نماینده جمهوری آذربایجان تازه نقشه ای از قفقاز را کشف کرده بود که مرزها به شکل ترسیم شده در آن می توانست الحاق سرزمینی که موجب جنگ مرگباری میان آذری ها و ارامنه شد، یعنی قره باغ علیا به ارمنستان را به ذهن متبادر کند.
می دانیم که دولت باکو آن را خطه ای تسخیر شده و بخش جدائی ناپذیر آذربایجان به شمار می آورد و هرگونه بازنمائی دیگری جز این را غیر قانونی تلقی می نماید. لذا با سخنان اعتراض آمیزی جلسه را ترک کرد .
قضیه می توانست به همین جا ختم شود. رئیس جلسه حتی پیشنهاد کرد که کنفرانس به حالت تعلیق درآید تا در آن فاصله سند مزبور را ناپدید سازند، البته روی عدم واکنش برق آسای متخاصم دیگر حساب کرده بودند. اما نمایندگی ارمنستان کوچکترین تغییری، حتی یک ویرگول، را هم نمی پذیرفت.
بر خلاف آداب چنین مجامعی که اینگونه پرده دری ها معمول نیست، دشنام و فریاد بر سر رئیس اجلاس باریدن گرفت که خود و سازمانش را متهم به غرض ورزی جانبدارانه کردند و از وی خواستند هرچه زودتر دنبال شغل دیگری برای خود بگردد. ساعت های طولانی لازم بود تا دوباره آرامش برقرار و چند قلم سفید مصحح بر روی مرزها پیش از چاپ دوباره نقشه کشیده شود و آنگاه کار اجلاس را دنبال گیرند .
در فوریه سال ٢٠٠١ هنگام اجلاس سالانه وزیران برنامه بوم زیستی ملل متحد، نمایندگان جمهوری خلق چین در برابر چشمان ناباور مجموع هیئت های نمایندگی، جلسه عمومی را نیمه کاره رها کردند، از تالار اجلاس بیرون رفتند و ادامه مباحثات را تحریم کردند، زیرا در نقشه و سند اجلاس جزیره فرمز کشوری مستقل قلمداد شده بود.آنها برای باز گشت به تالار اجلاس مصرا خواستند که آن "ورقه ها" را از دور خارج کنند.
مراکش و صحرای باختری، کره جنوبی و ژاپن، ایران، هند، یونان و اسرائیل آشکارا از گروه های فشاری پشتیبانی می کنند که رویه های سفت و سخت و کم و بیش بازدارنده ای را به کار می گیرند تا چگونگی نامگذاری و معرفی سرزمین های ملی خود را به "جامعه بین الملل" بقبولانند.
در نوامبر سال ٢٠٠٢ رجب طیب اردوان نخست وزیر کنونی ترکیه پس از شرکت در جشن سالگرد تأسیس جمهوری ترک نشین قبرس شمالی در هواپیمائی که وی را از نیکوزیا به آنکارا باز می گرداند طرح تازه سازمان ملل متحد به چاره جوئی مسئله قبرس را به دقت بررسی می کرد. وی به روزنامه نگاران گفت که "هرچند می توان پیرامون طرح پیشنهادی مذاکره کرد اما نقشه ها نفرت انگیزاند".
این گونه پیشامدها گاه به رویارویی با هم می انجامد و حتی به امر حیاتی دولتی تبدیل می گردد.
در جریان اجلاس سران پیرامون کره خاک در ژوهانسبورگ در سال ٢٠٠٢ بر سر نقشه ای که ناروا تشخیص داده بودند کار به کتک کاری میان اسرائیلی ها و فلسطینی ها هم رسید.
و از دعوای کهنه میان کره جنوبی و ژاپن پیرامون نام دریائی که آندو را از هم جدا می سازد چه باید گفت، که یکی دریای خاوری و دیگری دریای ژاپن می نامد. وزارت خارجه هر دو کشور به سهم خود اطلس هایی منتشر نموده و در صفحه آغازین سامانه های اینترنتی ، به شیوه ای خودنمایانه کاربران را به بازدید از پرونده بال و پر داده شده ای می خوانند که تاریخچه این مسئله را روایت می کند.
غالبا نقشه نگاران مطبوعات و انتشارات برای پرهیز از نامه های بازخواست کننده سفارتخانه ها ترجیح می دهند که دیگر نامی بر این پهنه دریا میان دو کشور ننهند. این بدان معنی است که اندکی بیم در دل ها انداختن سرانجام به ثمر می نشیند: بجای آنکه خطر ممیزی (و همراه آن از دست دادن سهم خود در بازار) یا برخورد دیپلماتیک را برخود هموار سازند، بسیاری از ناشران ترجیح می دهند هر اشاره ای که شاید خشم کسی را برانگیزد حذف کنند.
بانک جهانی تا آنجا پیش رفته است که در پایان سال ١۹۹٠ از دایره نقشه نگاری خود بخواهد که به شیوه ای که هند و پاکستان به دلیل درگیری بر سر کشمیر پیش گرفته اند، دیگر نقشه هائی که نمایانگر سرزمین های حساس هستند را به چاپ نرساند.
اگر شما بازدیدی از نمایشگاه کتاب در هریک از کشورهای عربی داشته باشید متوجه می شوید که اصولا در سالهای اخیر انتشارات و کارتوگرافی های عربی تقریبا همگی نام خلیج عربی را برای نقشه ها و اطلسهای خود بکار می برند.
در غرفه های امارات وجود کتاب هایی بنام جزایر سه گانه اشغال شده چاپ مرکز مطالعات استراتژیک ابوظبی شگفت آور نیست. اما جای تعجب است که چرا انتشارات کشورهای دوست مانند سوریه و لبنان در مواردی احواز و محمره و یا عربستان و جزایر با نام جعلی و متعلق به امارات ترسیم می نمایند .
از جمله موسسه انتشارات و کارتوگرافی دارالشرق العربی در سوریه - حلب است که در چندین نقشه از این نامهای مجعول استفاده نموده است و انتشارات دارالقلم - سوریه - حلب در کتاب موسوعه فی کتاب "الجدید الاطلس الاسلامی الجغرافی" در تمام نقشه خلیج عربی بکار برده و جزایر سه گانه را نیز به رنگ امارات مخصوصا در ص 23 ترسیم کرده است.
در کتابی بنام "الموسوعه الجغرافیه العالمیه المصوره دول العالم" نویسنده نبیل تللو . انتشارات دار علاء الدین سوریه در صفحه 70 علاوه بر اینکه در متن جزایر را اماراتی دانسته است در نقشه ای از خلیج فارس ترسیم و زیر نام هرکدام از جزایر سه گانه نوشته است جزایر اماراتی طنب،ابوموسی و .. نام جعلی خلیج عربی هم در بالای آنها آورده است .
در کتاب موسوعه تاریخ خلیج عربی بخش دوم . محمود شاکر . دار اسامه اردن- عمان نویسنده در مبحث اهواز و بخش جزایر سه گانه ادعاهای واهی مطرح و جزایر را متعلق به امارات و خوزستان را متعلق به وطن عربی نامیده که قبل از اشغال دولتی مستقل بوده است.
در کتاب الاطلس التاریخی للعالم الاسلامی نوشته محمود عصام میدانی چاپ دار دمشق سوریه در تمامی نقشه خلیج عربی بکار برده در حالیکه این کتاب تجدید چاپ کتابی به همین نام از دکتر عبدالمنعم ماجد دارالفکر عربی بمصر است که 1960 چاپ شده و تمامی نقشه های آن در چاپ اول با نام خلیج فارس بوده است .
همین انتشارات در کتاب دیگری به نام اطلس جغرافی وطن عربی -تالیف. محمود عصام میدانی نقشه های ابن حوقل - جیهانی - ابوزید بلخی - بتانی - ابن خردادبه - شریف ادریسی و استخری را در ص 8- 13 کتاب خود چاپ و نام خلیج فارس را از آنها پاکسازی و تحریف کرده در حالیکه نقشه های خلیج فارس این افراد شهرت جهانی دارد. ایرانیان همواره به اینگونه تحریفات معترض بوده اند.
سردرگمی در ذهن خوانندگان از شکل نهائی نقشه بر می خیزد: تصویرهای فریبا، دقیق، گاه بسیار کاویده و خصوصا به زیور طبع آراسته ای که درمجموع مقبولیت کمابیش مطلقی بدان می بخشد، به ویژه اگر مهر تائید دولتها، موسسه های ملی، یا بین المللی نام آور و شناخته شده ای برآن باشد.
نقشه آنگاه یا اثری در طریق سیر و تأمل و یا عامل توطئه چینی مشمئز کننده علیه یک کشور یا جامعه ای می نماید. حتی نقشه هائی که پستی و بلندی زمین را در کوچکترین جزئیات آن نشان می دهند نیز موضوع اندیشه و ساختار باریک بینانه ای است، و هر عنصری از آن را به دقت برمی گزینند، برخی را برجسته می سازند و برخی دیگر را از قلم می اندازند.
نقشه، که هیچ احدی قادر نیست تمامی شناخت های جغرافیای سیاسی را یک جا در آن بگنجاند، با همه بی زرق و برقی و ظاهر بی آزارش، می تواند به ابزار هراس آور تبلیغاتی ای تبدیل شود که قدرت های دولتی و اقتصادی معاصر بی هیچ شرم و دغدغه خاطری از آن بهره می جویند تا بینش عقیدتی خود را برآن نقش کنند. با این حساب اندکی هموار کردن حقیقت را خدمتی به مصالح عالیه تلقی می کنند.
نقشه نگاری حرفه ای است که از «شور و شوق خویش به جهان نقشه ها برای سفر های مجازی گواه می گیرد. نگاریدن مرزها مایه دردسر پایداری است تا بدان اندازه که این آرزو همواره در دل می جوشد که پاکشان کنیم، جابجا کنیم ... .
از این رو نقشه تا بدان اندازه که تنها به عرضه مینیاتوری از سرزمین ها بسنده نمی کند، بلکه همچنین حساسیت های خلق ها، ادراکی که از جوامع انسانی دارند و شیوه ساماندهی فضای حیاتی آنها را بیان می دارد، اثری هنری به شمار می آید.
در این عرصه تو در تو، نقشه نگار هم داعیه دار شاهدی بزرگ و هم نقش آفرین است. او خود را پیاپی در نقش ناظر، اقتصاددان، جمعیت شناس، ریخت شناس زمین و سر انجام جغرافیدان و ... هنرمند باز می شناسد، تا "جهان هایش" را بسازد و یا بهتر گفته باشیم ابداع کند. او معجون ظریفی را به پندار می کشد و تصویر می کند: جهان را چنانکه می بیند با جهان آرمانی خود در هم می آمیزد.
نقشه با نگرش فراگیری از فراز زمین، کشورها یا قاره ها را در چشم بهم زدنی می نمایاند، احساس گنگی از اقتدار ارزانی می دارد و پندار مهار فضا را در سر می پروراند. پس اگر موضوع بیشترین مراقبت ها قرار گیرد و هیچ چیزی در طراحی، تعیین ابعاد و برنشاندن عناصر آن بدست سرنوشت سپرده نشود نباید به شگفتی افتاد.
اگر هنوز تردیدی در این باشد کافی است در گذرگاه پهنی که کاخ ویتوریانو را به کولیزه می پیوندد، گام بردارید ، که با مجموعه نقشه های جذابی که موسولینی نثار شکوه امپراتوری روم کرده بود تزئین شده است، یا بدیدار تالار پایان ناپذیر نقشه های واتیکان بروید که نقشه های پستی و بلندی های ایتالیا همه دیوارها را از کف تا سقف به زیبایی پوشانده است.
این صحنه در سال ١۵٠٢در لیسبون اتفاق افتاد. ژرار وینت تاریخدان، در روایت تاریخی داستان گونه پرشوری ماجرای سرقت یگانه نسخه نقشه جهان نمای شاهی از گارگاه نقشه نگاری را حکایت می کند. آن نقشه را بر اساس یاداشت های ره آورد پدرو آلوارز کابرال و دن واسکو دو گاما کشیده بودند و نمایانگر سرزمین های هندوستان و برزیل بود. فرمانروا ناپدید شدن این راز دولتی را چون مصیبتی اقتصادی انگاشته بود.
گم شدن این نقشه وی را از دسترسی به منابع [ثروت و قدرتش] محروم ساخته بود. تملک آگاهی های جغرافیائی نه فقط به منزله تائید حاکمیت وی بود بلکه حفاظی بر ثروت های وی نیز به شمار می رفت. از این رو به تنگ چشمی مراقب بود تا کس دیگری بدان ها دست نیابد ... " نقشه گمشده! – نقشه؟ - بله استاد، همان که شاه به شما سفارش داده بود (...) استاد ریمن پیش از آنکه فرصتی به آلبرتو کانتینوº بدهد تا به سراغ وی آید، به آنی عمق فاجعه را دریافت.
دو ماه پیش از آن، شاه (...) سفارشی به وی داده بود. یگانه فرمانروائی که بر راه های دریائی که به کشور ادویه ها راه می گشود چیرگی یافته و پاپ از آن پس ویرا به لقب "سرورکشورگشائی، دریانوردی و تجارت حبشه، عربستان، ایران و هند" مفتخر ساخته بود، در نظر داشت که نمود گستره قلمرو پادشاهی خویش را همواره پیش چشم داشته باشد و برای اتخاذ تصمیمات سازگار با مسئولیت های تجاری و مذهبی، از آن آبشخور بهره گیرد .
پنچ سده پس از آن، نیرومند ترین دولت های روی زمین هنوز با بدگمانی روانپریشی مراقب تولیدات نقشه نگاری و تصاویر ماهواره ای خویش اند و هیچگونه تردیدی به خود راه نمی دهند که هر سندی که مظهر گونه ای مصلحت سوق الجیشی و اقتصادی و یا نظامی باشد را در رده فوق سری بایگانی کنند.
در سالهای دهه ١۹٨٠، برخی از کشورهای حوزه خلیج [فارس] که چاپ نقشه های خود را به موسسه ملی جغرافیائی فرانسه سفارش داده بودند، مصرا خواستند که دستگاه های چرخان چاپ (روتاتیو) با روکش های برزنتی پوشانده شود و مردان مسلحی از آنها حفاظت نمایند که در عین حال مأموریت داشتند "انگاره" یعنی نمونه های آزمایشی و نیز برش ها را که مرحله ای پیش از چاپ نهائی است نابود سازند!
یکسان سازی اسامی جغرافیایی
در عصر ارتباطات ، اختلاف و تعدد نامهای جغرافیایی در بسیاری از نقاط دنیا مسایل و مشکلاتی را ایجاد می کرد در نتیجه در سال 1960 شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل به دبیر کل سازمان ماموریت داد که برای حل و فصل اینگونه اختلافات کنفرانسی را برگزار نماید.
در سال 1967 اولین کنفرانس یکسان سازی و استاندارد نمودن نامهای جغرافیایی سازمان ملل با شرکت هیئتهای علمی و اجرایی جغرافیایی سراسر جهان در ژنو برگزار شد این کنفرانس را یک نهاد و یا گروه تخصصیUNGEGN (آنگیگن) که بر اساس قطعنامه های 715 آوریل 1959 و 1314 می 1968 و تصمیم 4 مه 1973 شورای اجتماعی اقتصادی سازمان ملل متحدECOSOC) ) تأسیس گردید از نظر علمی و اجرایی پشتیبانی می کند.
این گروه تخصصی هر دو سال یکبار در نیویورک یا ژنو تشکیل جلسه می دهد و هر 5 سال یکبار نیز کنفرانس یکسان سازی اسامی جغرافیایی سازمان ملل تشکیل جلسه می دهد و تصمیمات گروههای تخصصی و ناحیه ای را به صورت قطعنامه تصویب می کند رهبری گروه آسیای غربی با ایران است این گروه تا کنون در تهران 7 نشست برگزار نموده است در مصوبه هفتمین نشست این گروه که در مهرماه 82 برگزار شد آمده است :
“با تاکید بر مصوبات کنفرانس یکسان سازی اسامی جغرافیایی سازمان ملل و بویژه در اجرای قطعنامه 9 اجلاس برلین از همه کشورها می خواهیم از تغییر نامهای جغرافیایی تاریخی که میراث فرهنگی بشر محسوب می شوند خودداری نمایند”.
ضرورت یکسان سازی، یگانه سازی، وحدت در تلفظ و آوانگاری، یکسان نمودن اسامی جغرافیائی و جلوگیری از ابهام و تعدد اسامی در عصر ارتباطات و جهان امروز سازمان ملل را ناچار ساخت که در این رابطه نهادی قانونمند تأسیس نماید. استفاده میلیونها نفر از اطلاعات کامپیوتری، جابجائی و حرکت روزانه هزاران کشتی، هواپیما، اتوبوس و مسافران و توریستها، ایجاب می کند که نامهای جغرافیائی شفاف و یگانه ومتحد ودارای آوای یکسانی گردند زیرا ابهام و نامهای متعدد برای یک منطقه جغرافیائی و یا نامهائی با تلفظ های مختلف می تواند بویژه در عصر الکترونیک منجر به عواقب خطرناک و پرهزینه ای گردد.
UNGEGN یکی از هفت نهاد قانونمند ECOSOC در سازمان ملل متحد است. این نهاد در راستای یکسان سازی اسامی جغرافیائی در سطح ملی و بین المللی تلاش می کند. تصمیمات و اقدامات آن بصورت قطعنامه در کنفرانس UNCSGN که هر 5 سال یکبار برگزار می گردد، به تصویب می رسد و تمامی ارکان سازمان ملل و سازمانهای تخصصی بین المللی، غیردولتی و یا دولتی و از جمله 15 سازمان بین المللی (فهرست ضمیمه پیوست )موظف به اجرای این قطعنامه ها هستند.
همانطور که گفته شد مرجع رسیدگی به اختلافات در مورد نامهای بین المللی و منطقه ای UNGEGN و UNCSGN است. این نهاد اگرچه نام خلیج فارس را یگاته نام مورد قبول می داند ولی تا کنون از آن خواسته نشده است که مصوبه ای ویژه در این خصوص صادرکند.
یکی از نکات مهم کنفرانس سخنرانی ها و مقالات فنی و یا منازعات کشورها در خصوص سیاسی شدن نامهای جغرافیایی است. نافتالی کادمن که از ابتدای تاسیس UNGEGN رئیس گروه کاری اصطلاحات توپونمی این نهاد تخصصی سازمان ملل است در فصل 8 کتابی بنام TOPONYMY The Lpre, Laws and Language of Geogrraphical Names که از سوی انتشارات سازمان ملل منتشر شده است. مبحث سیاسی کردن نامهای جغرافیایی را با عنوان کدام خلیج آغاز نموده است.
و سوء استفاده از نامهای جغرافیایی را چنین مطرح نموده است “ ژانویه 1991 جنگ دوم خلیج مطرح می شود کدام خلیج ؟ برای جهان غرب موضوع روشن است، ایران نیز که خود را وارث امپراتوری پارسی می داند و پهنه آبی جنوبی آن کشور است آنرا بطور طبیعی خلیج فارس می نامد، کشورهای غیر عربی نیز آن را خلیج فارس می نامند کتابهای جغرافیایی و نقشه های تاریخی از جمله بطلیموس و نقشه های قرون گذشته نیز به خلیج فارس اشاره دارند اما کشورهای عربی آنرا خلیج عربی می خوانند نامی که در مستندات تاریخی وجود ندارد بنابر این دو نام رقابتهای سیاسی را بازتاب می دهد.
این رقابت های سیاسی در کارتوگرافی نیز بازتاب یافته است مثلا انتشارات نقشه نگاری جان بارتولوموو و پسران John Bartholomew & sons در سال 1977 در نقشه ایران از نام خلیج فارس استفاده کرده است و همزمان برای مشتریان عرب خود نام خلیج عربی را بکار برده است تا بدین وسیله نه موجب نارحتی ایرانیان شود و هم مشتریان عرب را جذب نماید. این نمونه ای از سیاسی شدن کارتوگرافی است.
کادمن سپس به منازعه بر سر نامهای تاریخی بخصوص نام جمهوری مقدونیه( یکی از جمهوری های یوگسلاوی سابق) که دولتهای اروپایی از برسمیت شناختن آن به در خواست یونان خودداری می کنند و لی مقدونیه نیز اصرار بر کاربرد نام جمهوری مقدونیه بجای جمهوری فیرم را دارد .
اعتراض دولت اردن به اسرائیل و اعتراض اسرائیل به اعراب برای نامهایی همانند اورشلیم جریکو و حبرون / مسجد اقصی اریحا، نابلس، عربه یا عقبه ، الخلیل. و اعتراضات ترکیه و قبرس در موارد مشابهه مطرح شده است. به هر حال مصوبات کنفرانس یکسان سازی سازمان ملل از جمله قطعنامه شانزدهم کنفرانس سوم، سیاسی شدن نامهای جغرافیایی را محکوم نموده و اعلام کرده است که اینگونه تغییرات را در مورد نامهای جغرافیایی برسمیت نمی شناسد.”
قطعنامه های 25 و 34 کنفرانس دوم و قطعنامه 20 کنفرانس سوم و قطعنامه 25 کنفرانس پنجم به مسائل مربوط به اختلافات بر سر موضوع نامهای جغرافیائی مشترک میان چند کشور مربوط می شود .
لطفا بر روی آیکن گوگل پلاس (g+1) کلیک نمایید و ما را در گوگل محبوب کنید .
:: برچسبها:
مباني ,
و ,
اصول ,
كارتوگرافي ,
cartography ,
طراحی ,
نقشه کشی ,
ترسیم ,
کارتوگراف ,
رسم ,
نقشه ,
نقشه لردار ,
نقشه برداری ,
:: بازدید از این مطلب : 9363
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5